خسروپاشا دلیخسروپاشا دَلی ( دیوانه )، بیگلربیگی و وزیر عثمانی در زمان سلطانسلیم اول بود. ۱ - معرفی اجمالیاو بوسنیاییتبار و دوشیرمه بود. خسروپاشا برادر لالامصطفیپاشا، از وزرای دوره سلیم دوم، بود. او که به دستههای سوارهنظام دائمی وارد شده بود، گویا به علت ارتکاب جرمی از آنجا اخراج گردید و چندی همراه قرهاحمدپاشا، که بعدها صدراعظم شد، از طریق راهزنی از بازرگانان یهودی و مأموران خراج، حقوقی را که نمیتوانست از دولت بگیرد، تأمین میکرد. سرانجام با پادرمیانی بعضی از وزرا بخشیده و وارد دربار شد. ۱.۱ - کار در درباراز آن پس، در دربار به کار پرداخت و چاشنیگیرباشی، رئیس دربانها [۱]
ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، ج۱، ص۲۹، استانبول ۱۲۸۱ـ۱۲۸۳.
و میرآخور شد . او دو روز پس از جنگ چالدران در اوایل رجب ۹۲۰، از طرف سلطانسلیم اول بیگلربیگی قرهمان شد و در جنگ مهم قوچحصار (ربیعالآخر ۹۲۲)، که به ستاندن ماردین از قوای صفوی و استیلای عثمانی بر بخش غربی کردستان منجر شد، شرکت کرد. [۲]
صولاقزاده محمد همدمی، صولاقزاده تاریخی، ج۱، ص۳۸۲ـ۳۸۳، استانبول ۱۲۹۷.
در جنگ مَرْجْدابق نیز که به پیروزی سلطانسلیم و فتح سوریه و مصر انجامید، خسروپاشا به اتفاق زیْنَلپاشا (بیگلربیگی آناطولی) فرماندهی جناح راست سپاه عثمانی را برعهده داشت. [۳]
محمدبن حسنجان سعدالدینافندی، تاجالتواریخ، ج۲، ص۳۳۳، استانبول ۱۲۷۹ـ۱۲۸۰.
[۴]
صولاقزاده محمد همدمی، صولاقزاده تاریخی، ج۱، ص۳۸۷، استانبول ۱۲۹۷.
۱.۲ - سرکوب قیامهای جلالیخسروپاشا در ۹۲۶ در سرکوب قیامهای جلالی شرکت کرد و سال بعد، مأمور سرکوب قیام جانِبردی غزالی، والی دمشق در دوره سلیم اول، و پس از قلع و قمع وی در صفر ۹۲۷، بیگلربیگی آناطولی شد. [۵]
نصوح مطراقچی، ج۱، ص۲۳۸، پانویس ۹۱، یان منازل، ترجمه و تعلیق رحیم رئیسنیا، تهران ۱۳۷۹ش.
در ۹۲۸ هم بیگلربیگی دیاربکر گردید. [۶]
محمد ثریا، سجل عثمانی، ج۲، ص۲۷۲: ۸۲۸، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.
او حدود ده سال در این مقام باقی ماند و در این مدت، ضمن تلاش برای حفظ امنیت سرحدات حکومت عثمانی با ایران صفوی، برای استقرار حاکمیت حکومت مرکزی بر عشایرِ کُرد، که جزو اتباع عثمانی شده بودند، کوشید.۱.۳ - جاسوسی صفویاننامهای که در اواسط رمضان ۹۳۱، در اوایل سلطنت شاهطهماسب صفوی ، برای خسروپاشا فرستاده شده، حاکی از آن است که او اخبار تحریکات صفویان را بهطور متوالی به دربار عثمانی میرسانده است. [۷]
احمد فریدون بیگپاشا، منشآتالسلاطین، ج۱، ص۵۴۳ـ۵۴۴، استانبول ۱۲۷۴ـ۱۲۷۵.
خسروپاشا در دوره حکومت بر دیاربکر به سوءاستفادههای مالی متهم شد، از جمله اینکه سکههای نقره باطل شده را به جای فرستادن به مرکز به دولت صفوی میفروخته است. درباره رشوهگیری و انتقال تیمارهای صاحبان تیمار به وابستگان خود نیز اتهاماتی به او زده شد، اما آنچه ظاهرآ باعث برکناری وی از حکومت دیاربکر در ۹۳۸ شد، درگیریاش با اولامه سلطان تکلو، امیرالامرای آذربایجان ، بود که در ۹۳۷ بر شاهطهماسب شورش کرده و به عثمانی پیوسته بود و در تحریک و تشویق سلیمان قانونی و صدراعظمش (ابراهیمپاشا) برای حمله به ایران و راهنمایی لشکر عثمانی نقش مهمی داشت. [۸]
شرفالدینبن شمسالدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصل کردستان، ج۱، ص۵۴۰ـ۵۴۱، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران ۱۳۴۳ش.
۱.۴ - حکمرانی آناطولیخسروپاشا پس از آن در همان سال، برای دومین بار، به حکمرانی آناطولی منصوب گردید و در رأس نیرویی سیهزار نفری در لشکرکشی سلطانسلیمان به اروپا شرکت کرد [۹]
Nicolae Iorga, Osmanli Imparatorlugu tarihi, tr Nilufer Epceli, Istanbul ۲۰۰۵، ج۱، ص۳۲۲ـ۳۲۳.
و ابتدا بیگلربیگی حلب و بعد شام بود. [۱۰]
محمد ثریا، سجل عثمانی، ج۲، ص۲۷۲: ۸۲۸، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.
او در همین مقام، در لشکرکشی نخست سلطان سلیمان به ایران که به سفر عراقین معروف شد و از ربیعالآخر ۹۴۰ تا رجب ۹۴۲ طول کشید، [۱۱]
نصوح مطراقچی، بیان منازل، ج۱، ص۳۵ـ۳۷، ترجمه و تعلیق رحیم رئیسنیا، تهران ۱۳۷۹ش.
شرکت کرد. وقتی اردوی عثمانی از اوایل جمادیالآخره تا اواخر رمضان ۹۴۱ در بغداد قشلاق کرده بود، [۱۲]
نصوح مطراقچی، بیان منازل، ص۴۶، ترجمه و تعلیق رحیم رئیسنیا، تهران ۱۳۷۹ش.
سلطانسلیمان، خسروپاشا را به جای سلیمانپاشا خادم به حکمرانی مصر گمارد. [۱۳]
ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، ج۱، ص۲۱۹، استانبول ۱۲۸۱ـ۱۲۸۳.
[۱۴]
نصوح مطراقچی، بیان منازل، ج۱، ص۲۳۸، ترجمه و تعلیق رحیم رئیسنیا، تهران ۱۳۷۹ش.
خسروپاشا پس از حدود یک سال خدمت، مقدار مالیات سالیانه ایالت مصر را یک و نیم برابر افزایش داد. [۱۵]
Meydan Larousse: buyuk lugat ve ansiklopedi, Istanbul: Meydan yayinevi, ۱۹۹۰،۱۹۹۱، ذیل مادّه.
این امر، شک سلطانسلیمان را برانگیخت و فرمان داد تحقیق شود که آیا خسروپاشا در جمعآوری مالیات و عوارض، رعایا را تحت فشار میگذارد یا نه. اگرچه هیئت تحقیق دلیلی بر مقصر بودن خسروپاشا نیافت، سلطانسلیمان او را که ۲۲ ماه از انتصابش گذشته بود، [۱۶]
محمد ثریا، سجل عثمانی، ج۲، ص۲۷۲: ۸۲۸، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.
عزل کرد و مالیات اضافی ارسالی را نیز صرف تعمیر شبکه قنات استانبول نمود. [۱۷]
Joseph von Hammer ، Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz ۱۹۶۳، ج۳، ص۲۰۸.
[۱۸]
Ismail Hami Danismend, Izahli Osmanli tarihi kronolojisi, Istanbul ۱۹۷۱،۱۹۷۲، ج۲، ص۶۵.
[۱۹]
Enver Ziya karal, Selim III'un hatt،i humayunlari, Ankara ۱۹۴۶، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۰۹.
۱.۵ - حکومت ظالمانه خسرو پاشاشواهد موجود حاکی از ظالمانه بودن شیوه حکومتداری خسروپاشا در دیاربکر و مصر است، اما منکر کارآمدی او نیز نمیتوان شد؛ چنانکه وقایعنامهنگاران مصری به رفاه و امنیت فوقالعاده آن سرزمین در زمان حکومت وی تأکید کردهاند. خسروپاشا پس از برکناری از حکومت مصر، در اواسط نیمه دوم ۹۴۳ برای بار سوم به حکمرانی آناطولی رسید و در ربیعالاول ۹۴۵ بیگلربیگی رومایلی شد. خدمات وی در این دوره در جریان لشکرکشی به مولداوی و تصرف کاستلنوئووو [۲۰]
ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۵۹، استانبول ۱۲۸۱ـ۱۲۸۳.
[۲۱]
Joseph von Hammer ، Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz ۱۹۶۳، ج۳، ص۲۱۵ـ۲۲۵.
[۲۲]
Ismail Hami Danismend, Izahli Osmanli tarihi kronolojisi, Istanbul ۱۹۷۱،۱۹۷۲، ج۲، ص۲۱۹.
[۲۳]
اوزونچارشیلی، ج ۲، ص ۵۶۶.
، موجب ارتقای مقامش به وزارت در ۹۴۸ شد. در اینکه وی وزیر دوم یا سوم یا چهارم سلطانسلیمان بوده، اختلاف است. [۲۴]
ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، ج۱، ص۲۹، استانبول ۱۲۸۱ـ۱۲۸۳.
[۲۵]
Joseph von Hammer ، Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz ۱۹۶۳، ج۳، ص۲۲۷ـ۲۳۰.
او در هر حال، گذشته از صدراعظم، سلیمانپاشا خادم، رقیب دیگری نیز در بابعالی داشت که رستمپاشا، وزیر دوم یا سوم، بود. پس از مرگ یا برکناری صدراعظم، بنابه رسم، باید وزیر دوم [۲۶]
منشآتالسلاطین، استانبول ۱۲۷۴ـ۱۲۷۵.
به صدارت میرسید، اما با وقوع حادثهای، خسروپاشای منتظر صدارت و صدراعظم باهم معزول شدند. [۲۷]
احمدبن لطفاللّه منجمباشی، صحائفالاخبار، ج۳، ص۵۱۹، (ترجمه ترکی)، ج ۳، استانبول ۱۲۸۵.
[۲۸]
عثمانزاده احمد تائف، حدیقةالوزرا، ج۱، ص۲۸، استانبول ۱۲۷۱، چاپ افست فرایبورک ۱۹۶۹.
پچوی [۲۹]
ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، ج۱، ص۲۹، استانبول ۱۲۸۱ـ۱۲۸۳.
بر آن است که رستمپاشا، داماد سلطان و وزیر ثالث بود و چون برای رسیدن به صدارت دو مانع عمده بر سر راه خود داشت، برای از بین بردن آندو میان آنان اختلاف انداخت بهطوری که خسروپاشا در دیوان همایون خنجر به دست به سلیمانپاشا حملهور شد. رستمپاشا ماجرا را طوری به اطلاع سلطانسلیمان رساند که وی هر دو را عزل کرد و رستمپاشا را به صدراعظمی رساند. [۳۰]
Ismail Hami Danismend, Izahli Osmanli tarihi kronolojisi, Istanbul ۱۹۷۱،۱۹۷۲، ج۲، ص۲۴۷ـ۲۴۸.
خرّمسلطان، همسر محبوب و متنفذ سلطانسلیمان و مادر زن رستمپاشا، را در برکناری مادامالعمر این دولتمردان مؤثر دانسته است. شاو [۳۱]
Stanford J Shaw, History of Ottoman empire and modern Turkey, Cambridge ۲۰۰۲، ج۱، ص۱۰۴.
هم خلع آن دو را به کشمکشهای گروههای سیاسی دربار مرتبط دانسته است، بهویژه کشمکشهای خرّمسلطان و گلبهارخاتون، همسر دیگر سلطانسلیمان.۱.۶ - خود کشی خسروپاشابهگفته دانشمند، [۳۲]
Ismail Hami Danismend, Izahli Osmanli tarihi kronolojisi, Istanbul ۱۹۷۱،۱۹۷۲، ج۲، ص۲۴۸.
خسروپاشا اندکی بعد با امتناع از خوردن غذا خودکشی کرد. بهنوشته هامر ـ پورگشتال [۳۳]
Joseph von Hammer ، Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz ۱۹۶۳، ج۳، ص۲۸۱ـ۲۸۲.
وقتی خسروپاشا اطراف خود را خالی از قراولان و غلامبچگان دید، میل زندگانی را از دست داد و از خوردن امتناع کرد و از قبول دوا و درمان سر باز زد تا درگذشت.عزل وی در اواسط رمضان ۹۵۱ و درگذشتش چند روز بعد بوده است. لقبدلی ( دیوانه ) را به سبب تندخویی و بیپرواییاش به او داده بودند. ۲ - فهرست منابع(۱) شرفالدینبن شمسالدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصل کردستان، چاپ محمد عباسی، چاپ افست تهران ۱۳۴۳ش. (۲) ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، استانبول ۱۲۸۱ـ۱۲۸۳. (۳) محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱. (۴) محمدبن حسنجان سعدالدینافندی، تاجالتواریخ، استانبول ۱۲۷۹ـ۱۲۸۰. (۵) صولاقزاده محمد همدمی، صولاقزاده تاریخی، استانبول ۱۲۹۷. (۶) عثمانزاده احمد تائف، حدیقةالوزرا، استانبول ۱۲۷۱، چاپ افست فرایبورک ۱۹۶۹. (۷) احمد فریدون بیگپاشا، منشآتالسلاطین، استانبول ۱۲۷۴ـ۱۲۷۵. (۸) نصوح مطراقچی، بیان منازل، ترجمه و تعلیق رحیم رئیسنیا، تهران ۱۳۷۹ش. (۹) احمدبن لطفاللّه منجمباشی، صحائفالاخبار، (ترجمه ترکی)، ج ۳، استانبول ۱۲۸۵. (۱۰) Ismail Hami Danismend, Izahli Osmanli tarihi kronolojisi, Istanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲. (۱۱) EI۲, sv "Khosrew Pasha, Divane or Deli" (by J-L Bacque - Grammont). (۱۲) Joseph von Hammer - Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz ۱۹۶۳. (۱۳) Nicolae Iorga, Osmanli Imparatorlugu tarihi, tr Nilufer Epceli, Istanbul ۲۰۰۵. (۱۴) Enver Ziya karal, Selim III'un hatt-i humayunlari, Ankara ۱۹۴۶. (۱۵) Nasuh Matrakci, Beyan-i menazil-i sefer - i'Irakeyn - i Sultan Suleyman han, ed and tr Huseyin G Yurdaydin, Ankara ۱۹۷۶. (۱۶) Meydan Larousse: buyuk lugat ve ansiklopedi, Istanbul: Meydan yayinevi, ۱۹۹۰-۱۹۹۱. (۱۷) Stanford J Shaw, History of Ottoman empire and modern Turkey, Cambridge ۲۰۰۲. (۱۸) TDVIA, sv "Husrev Pasa, Deli" (by Abdulkadir Ozcan). (۱۹) Ismail Hakki Uzuncarsíli, Osmanli tarihi, vol۲, Ankara ۱۹۹۸. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خسروپاشا دلی»، شماره۷۰۵۵. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|